جدول جو
جدول جو

معنی حسین کنپانی - جستجوی لغت در جدول جو

حسین کنپانی
(حُ سَ نِ کُمْ)
ابن محمدحسن معین التجار اصفهانی مشهور به کنپانی و متخلص به ’مفتقر’ است. در 1296 هجری قمری در اصفهان بزاده و در 1361 هجری قمری در نجف درگذشت. وی یکی از مراجع روحانی شیعه در نجف بود. چند ارجوزه در فقه و فلسفه و چند حاشیه بر کتب فقه و یک دیوان شعر دارد که در قم چاپ شده است. (ذریعه ج 1 ص 483 و ج 6 ص 219 و ج 9 ص 1081) 0

ابن محمدحسن امین الضرب. پس از پدر چاپ کتاب بحارالانواررا به اتمام رسانید. رجوع به حسین امین الضرب شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ لَ)
متخلص به پروانه شاعر اصفهانی معاصر فتح علیشاه. (ذریعه ج 9 ص 157)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ لُمْ)
محمد حسین لنبانی، ابن حسن جیلانی اصفهانی در گذشتۀ 1129 هجری قمری از علمای سدۀ دوازدهم هجری و چند کتاب او در ذریعه و روضات یادشده است و پدرش ملا حسن گیلانی مدرس مسجد جامع اصفهان بود. (ذریعه ج 6 ص 86 و 94 و ج 9 ص 242) (روضات 198)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ صَ)
ابن عبدالقادر بن علی بن مهدی محدث. در روضه از اعمال صنعاء در ربیع یکم 1120 هجری قمری 1808/ میلادی متولد شد و در 27 محرم 1198 هجری قمری 1784/ میلادی درگذشت. مؤلف و مصنف است. (معجم المؤلفین)
ابن علی بن اسماعیل زیدی ملقب به شرف الدین. دیوان شعر دارد. و در 1149 هجری قمری / 1736م. درگذشت. (معجم المؤلفین از هدیه العارفین ج 1 ص 325)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ زَ)
سجامی. مفسر و اصول دان. درگذشتۀ 1323 هجری قمری 1904 میلادی او راست: شرح اصول کافی در سه جلد و تفسیر سورۀ زمر. (معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ج 26 ص 95)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن هبه الله ملقب به ’علم الهدی’. او راست: بهجه التنزیل و اسکندریه و جز آن. (ذریعه ج 11 ص 74) (نقباء البشر 668)
لغت نامه دهخدا